MY FAITH

به وبلاگ من خوش آمدید

طبقه بندی موضوعی

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فلسفه» ثبت شده است

در سه قسمت قوای نفس را به طور کلی مورد بحث قرار دادیم ودر این پست به نکاتی عملی می پردازیم که از بحثهای قوای نفس می توان نتیجه گیری کرد . امیدوارم مورد استفاده دوستان قرار گیرد .

نکته اول


قوای نفس را در علوم جدید مانند پزشکی،روانشناسی،آناتومی وغیره نیز می توان به آن پرداخت اما چرا باید قوای نفس را به صورتی که در طبیعیات قدیم آمده مطالعه کرد:
« مردم امروز در این علوم وقت بسیار صرف میکند اما از دو غرض مهم که باید ما بدان متوجه باشیم خالى است یکى آنکه مردم امروز چنان نمى‌آموزند که این قوى آلت نفس مجرد است از عالم امر تا خواننده عارف مقام خود گردد و نفس را بشناسد و در صدد تهذیب آن برآید و بالجمله بیاد آخرت افتد. دیگر آنکه متوجه حکمت و عنایت پروردگار و مصالحى که در آن بکار رفته نمیشوند تا خالق آن را بشناسند و آن را نسبت بطبیعت ندهند. و نظر علماى کلام از این بحث بچیزى است که در روش آموزش زمان ما بکار نمیبرند بر خلاف کتب کلام و حکمت قدیم و بالجمله باید طبیعیات را نیز بروش قدیم خواند.»
(کشف المراد شرح فارسی تجرید الاعتقاد)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۳۵
م.ر.زارعی

در دو قسمت قبلی قوای نفس ،قوای طبیعی وحیوانی موردبحث قرار دادیم و درقسمت پایانی و سوم به قوای نفسانی می پردازیم .

قوای نفسانی

قوای نفسانی  بدن  منشأ و مبدأ و باعث ظهور و صدور حسّ و حرکت و ادراک صور و معانى است.

مبدأ و مصدر ظهور و صدور افعال آن، دماغ است که از اعضاء مرکبّه است. و آلت و خادم آن، اعصاب‌اند که از اعضاء مفرده‌اند .

nafsani

قوای نفسانی به دو قوّت تقسیم می شود: قوای محرّکه(حرکت) و قوای مدرکه(حس) .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۴ ، ۱۸:۲۰
م.ر.زارعی

قوای حیوانی

قوای حیوانی قوایی هستند که وجود آن در اعضا سبب می شود که اعضا آماده قبول حس و حرکت شوند و مرکب او روح حیوانى است و آلت او حرارت غریزى.
بدون آن قوای نفسانی که عامل حس وحرکت هستند ،نمی توانند کار خود را انجام دهند .

قواى حیوانی منشأ و مبدأ و باعث حیات کل بدن است .
کانون و مصدر ظهور و صدور افعال آن، قلب است و آلت و خادم آن، شرائین است. و با کمک همین شرائین به همه اعضای بدن می رسد .

وظیفه قوای حیوانی، حیات بخشى و زنده نگه داشتن کلّ اعضا ، و مهیا داشتن بدن براى قبول قوه و روح نفسانى و طبیعى است . و نهایتا باعث ایجاد حرکت ،انرژی و اعمال حیاتی می شود .

نکته : روح حیوانى شدید الحرارة است به همین دلیل نیاز به انبساط و انقباض قلب و شرائین دارد و این انقباض آن‌ها براى ترویح روح به نسیم بارد خنک، و اخراج بخارهای حارّۀ دخانیه می باشد و لذا، دایم محتاج به ترویح است و ریه، شرائین و قصبۀ ریه، خادم ترویحِ آن‌اند که اگر لحظه اى هواى بارد بدان نرسد، محترق مى‌گردد ، رسیدن نسیم بارد ، از طریق دهان و هم بینى و همه منافذ تمام بدن صورت می گیرد.


منابع: 

   قانون
دروس معرفت نفس

مفرح القلوب

کشف المراد شرح فارسی تجرید الاعتقاد 

لغتنامه دهخدا

ذخیره خوارزمشاهی

پرتونامه

قانونچه

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۴ ، ۱۰:۲۲
م.ر.زارعی

«مطالبی که در ادامه خواهید خواند از کتاب جامع الحکمتین حکیم ناصر خسرو قبادیانی می باشد . حکیم در این جملات به بهترین شکل ، اهم مطالب فلسفه،منطق ، طبیعیات،الاهیات و غیره رادر کوتاهترین جملات توضیح داده است .»

پس گوییم که شناخت مر چیزها را بحقیقت بشناخت حدود آن چیزها باشد، از بهر آنک چیزها همه بدو نوع است و بیش نیست اعنى یا  بسایط است یا مرکّبات است ، و مرکّبات را بحقیقت آنگاه توان شناختن که آن چیزها که ترکیب مرکّب از آن باشد، شناخته شود، و بسایط را بدان توان شناختن که صفتهاء خاصّ آن شناخته شود یکان‌یکان. و مثال آن از مرکّبات چنان است  که گوییم: اگر کسى گوید حقیقت «گل» چیست؟ گوییم: آب با خاک آمیخته است. اگر گوید: حقیقت «سکنگبین» چیست؟ گوییم: سرکه است با انگبین آمیخته. اگر گوید: حقیقت «تخت» چیست؟ گوییم: چوبست با صورت تخت یکى شده، و همچنین حدّ «حیوان» نفس است بجسد مقرون شده.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۳ ، ۱۶:۳۱
م.ر.زارعی

دانستن علتهای چهارگانه برای اخلاط سبب می شود که تسلط بیشتری بر امور مربوط به آن داشته باشیم ، ابن سینا در مبحث اخلاط ، برای آنها علتهای چهارگانه را ذکر می کند .

خلط خون

سبب فاعلى براى تولید خون، حرارت معتدل (کبد) مى‌باشد؛

سبب مادى براى تولید خون، غذاها و نوشیدنى‌هاى معتدل و نیکو مى‌باشد ؛

سبب صورى براى تولید خون، نضج خوب مى‌باشد؛

سبب غایى براى تولید خون، تغذیه اعضاى بدن مى‌باشد؛

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۳ ، ۱۲:۱۳
م.ر.زارعی

در علوم حقیقى بیان شده که شناخت هر چیز مشروط به معرفت ما بر منشأ و علل آن است، به شرطى که منشأ و علل به طور آشکار خودنمایى کنند وگرنه باید آن را از طریق رویدادها و ویژگیهاى ذاتى آن کشف کرد.

حکما براى هر یک از اجزاى اثرپذیر این جهان شرایط  و استعدادهایى را لازم مى‏دانند که هر استعداد در شکل مخصوص پدیده تحقّق می یابد ، و هر صورت قبلى ، نوعى استعداد براى رسیدن به صورت بعدى پدیده خواهد بود، همچنین بروز هر استعدادى ، زمان معیّن ، حرکت مشخّص ، و پیوستگى خاصّى را می طلبد ، که درک بشرى از تشخیص همه آنها عاجز است .

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۵۶
م.ر.زارعی

ای نفس،
              اندوخته کن برای خود شناختن ذات و هستی چیزها، و مباش دربند کمیت و کیفیت چیزها، برای آنکه آن هر دو مقصود اول بسیطند و ازلی، و میان ایشان و « نفس» هیچ واسطه نیست، و هر دو مقصود دوم مرکبند و زمانی و مکانی، و بدان که دانستن مرکب با تو نماند چون از حسّ جدائی جوئی، و دانش بسیط از تو جدائی نجوید و برداشتهٔ تو ماند با تو ،چون تو از حسّ جدا شوی، پس پی دانش بسیط‌ گیر و دانش مرکب را بگذار.


منبع:یَـنْبوعُ الحَیـاة

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۱:۵۵
م.ر.زارعی

در این پست به نکاتی بسیار مفید در باره علم و عالم وچگونگی آن از نظر آیت الله علامه حسن زاده آملی میپردازیم . امیدوارم مورد استفاده دوستان قرار گیرد .

علم به طور کلى شرح حقایق و حالات  موجودات  و روابط آنها با یکدیگر است. این تعریف  بر کلیه علوم صادق است و لیکن باید این نکته را متذکر بود که هر قضیه و مسأله اى مسأله علمى نیست مگر آنکه کلى باشد . پس دانستن شرح حال یک  نفر و یک  درخت  و یک حیوان علم نیست   بلکه دانستن حال هر انسان و هر درخت  و هر حیوان علم است  .
در پیش گفته ایم که جزئى نه کاسب  است  و نه مکتسب  . آرى در بحث  علم بتحقیق دانسته مى شود که هر صورت  علمیه  حتى صورت  جزئى حقیقى ، به یک  معنى کلى است .


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۴۳
م.ر.زارعی

این مطالب را عینا از جلد سوم کتاب معرفت نفس اثر علامه آیت الله حسن حسن زاده آملی آورده ام امید دارم که مفید و مورد استفاده دوستان قرار گیرد.

این علم شریف  میزان تمیز میان طیب  و خبیث  مطلق افکار و آراء و احکام و افعال و اقوال است  , و از این رو آن را میزان نامیده اند و هیچ علمى بى نیاز از آن نیست  . شیخ در اول دانشنامه گوید : علم منطق علم ترازوست  . حق و میزان در عدد یکسان اند : هرچه را میزان امضاء کرده است  حق است و هرچه را حق تصدیق نموده است  میزان است و هر دو از یک  مصدر که عدل است  مشتق اند . راقم در نظام حق دار وجود و لزوم انسان کامل ابیاتى دارد که این چند بیت  از آن جمله است  :


حق و میزان در عدد یکسان بود              آرى آنچه حق بود میزان بود    
هرچه میزانست آن عین حقست           هر دو از یک اصل مصدرمشتقست 
مصدرى کو صرف  عدلست  و وسط         نى بود تفریط در وى نى شطط  
در قبال حق ضلال و باطلست                 کان زهوق و بى اساس و زایلست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۳۵
م.ر.زارعی

مزاج در لغت به معنی آمیختن است و در اصطلاح حکما عبارتست از حالتى از مرکبات میان گرمى آتش و سردى آب و ترى هوا و خشکى زمین که  به حس می توان یافت.

از آنجا که نیروهاى نخستین درون ارکان، چهار چیز است، گرمى، سردى، ترى، و خشکى، روشن است که همه مزاج‌هاى اجسام در عالم  فقط از این چهار نیرو (کیفیت) ناشى مى‌گردند.

مزاج بعد از آمیختن عناصر به یکدیگر و شکسته شدن احوال ایشان به سبب ضدیت صورت‌هاى آنها با یکدیگر حاصل می شود برای مثال آب و آتش بوسیله کیفیتهای سردی و گرمی بر هم اثر می کنند وخاک و هوا با خشکی و تری بر روی یکدیگر اثر می گذارند.

طبق این تعریف به جز عناصر اربعه واجسام بسیط هر آنچه را که می بینیم  و حس می کنیم دارای مزاج است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۳ ، ۲۱:۲۸
م.ر.زارعی