MY FAITH

به وبلاگ من خوش آمدید

طبقه بندی موضوعی

هفت نکته عملی در باره قوای نفس

دوشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۳۵ ب.ظ

در سه قسمت قوای نفس را به طور کلی مورد بحث قرار دادیم ودر این پست به نکاتی عملی می پردازیم که از بحثهای قوای نفس می توان نتیجه گیری کرد . امیدوارم مورد استفاده دوستان قرار گیرد .

نکته اول


قوای نفس را در علوم جدید مانند پزشکی،روانشناسی،آناتومی وغیره نیز می توان به آن پرداخت اما چرا باید قوای نفس را به صورتی که در طبیعیات قدیم آمده مطالعه کرد:
« مردم امروز در این علوم وقت بسیار صرف میکند اما از دو غرض مهم که باید ما بدان متوجه باشیم خالى است یکى آنکه مردم امروز چنان نمى‌آموزند که این قوى آلت نفس مجرد است از عالم امر تا خواننده عارف مقام خود گردد و نفس را بشناسد و در صدد تهذیب آن برآید و بالجمله بیاد آخرت افتد. دیگر آنکه متوجه حکمت و عنایت پروردگار و مصالحى که در آن بکار رفته نمیشوند تا خالق آن را بشناسند و آن را نسبت بطبیعت ندهند. و نظر علماى کلام از این بحث بچیزى است که در روش آموزش زمان ما بکار نمیبرند بر خلاف کتب کلام و حکمت قدیم و بالجمله باید طبیعیات را نیز بروش قدیم خواند.»
(کشف المراد شرح فارسی تجرید الاعتقاد)




نکته دوم


چگونه با مطالعه و بررسی قوای نفس به خداشناسی می رسیم:
همانطور که میدانید تمامی قوا و افعال به همراه تقسیم بندیهای آن ، همه از یک نفس واحد منشاء می گیرند به نام نفس ناطقه . به عبارت دیگر یک نفس واحد داریم که اطبا بسته به اینکه در کجا قرار گیرد و چه فعلی را انجام دهد به انواع گوناگونی که گفته شده تقسیم می کنند.
با تفکر در مورد این افعال و کارهای متنوع که از یک نفس واحد سر می زند وهیچگونه تداخلی با هم ندارند ، تا حدودی می توان به درکی از انجام اعمال خداوندی که پروردگار جهانیان است ،‌ رسید.



نکته سوم


چگونه حکما به ویژگی های قوا و افعال آن پی می بردند:
همانطورکه گفته شد یک نفس واحد داریم که با توجه به مکان و فعلی که انجام می دهد نامهای متفاوتی دارند به عنوان مثال زمانی که نفس وارد کبد شده و باعث انجام بعضی از افعال مانند تغذیه، نمو، هضم ودافعه وغیره می شود به آن قوای طبیعی نفس گفته می شود و هنگامی که وارد مغز (دماغ) شده وباعث افعال حس و حرکت شود به آن قوای نفسانی گفته می شود .
اطبا براساس تجارب طبی و برخورد با یبماریهایی که بر افعال قوای نفس تاثیر می گذارند به محل قوای نفس وافعال پی می برند به عنوان مثال هر گاه که به مقدم دماغ آفتى مى‌رسد اختلال در فعل حس مشترک پدید مى‌آید و اطبا از این طریق به مکان و افعال حس مشترک پی می برند.



نکته چهارم


کمک به درمان : علم داشتن به مباحث قوای نفس می تواند به درمان بیماریها کمک زیادی کند. طبیب باید قوای نفس را بشناسد تا اگر در کار قوه ای خللی وارد آمد به علاج آن عضو که معدن اوست مشغول شود . به عنوان مثال تقویت دماغ در فردی که دچار اختلال حس و حرکت شده است و یا تقویت کبد در فردی که دچار اختلال در افعال قوای طبیعی مانند تغذیه، نمو، هضم ودافعه وغیره شده است ، می تواند کمک زیادی به درمان آن فرد کند.



نکته پنجم


درمان نیروهای چهارگانه (جاذبه، ماسکه،هاضمه و دافعه) به نقل ازکتاب فردوس حکمت درطب نوشته علی بن سهل طبری:
«برای برخورداری نیروها از اعتدالی که لازمه آنها است باید هر توانی، در زمان برخورداری از سلامتی به آنچه همانند آن است درمان گردد و هنگام بیماری به ضد آن معالجه شود.

بنابراین نیروی جاذبه به نمادهای همانند آن که گرم و خشک باشد و در موادی چون زیره و کراویا(گونه ای زیره) و قرنفل یافت می شود،درمان می گردد و هر آینه گرما و خشکی فزون گیرند آنرا به اشیاء سرد و مرطوب چون آب کدو و خرفه معالجه کنند.
نیروی نگهدارنده(ماسکه) به همانندهای آن که سرد و خشک باشند مانند تباشیر و گل درمان کنند و چنانچه سرما و خشکی آن فزونی یابد به مواد گرم و مرطوب چون زنجبیل و جرجیر(شاهی) علاج نمایند.
توان هاضمه را باید به همانندهای آن که گرم و مرطوب باشند چون زنجبیل و شقاقل درمان کنند و چون گرما و رطوبت آن فزونی گیرد آن را به مواد سرد و مرطوب چون دانه آس(مورد) و دانه انار درمان نمایند.
نیروی دافعه را می توان به مواد مرطوب و سرد چون کاسنی . کاهو نگاهبانی نمود و اگر سرما و رطوبت آن فزون شود، باید به وسیله مواد گرم و خشک، سلامتی را بدان ارزانی داشت.»


 

نکته ششم


بیماریهایی که نتیجه اختلال در کار قوه غاذیه می باشد :
1-اطروفیا : که به عربی به آن عدم الغذا و به فارسی نایافتن غذا گویند.
در این بیماری جوهرغذا که خون می باشد به اندام نمی رسد که به سه علت ممکن است بوجود آید : الف-نقص در قوه مغیره معده ب-اختلال در قوه مغیره کبد ج-نقص در قوه جاذبه یک اندام از اندامها که غذا به او نمی رسد
2-استسقای لحمی : هنگامی که غذا به درستی جزئی از بافت و اندام نگردد در این بیماری با وجود اینکه غذا به اندام رسیده است اما به طور کامل به آن نپیوسته است ومانند آن نگشته است ودفع آن نیزخوب صورت نمی گیرد.
3-برص(پیسی) و بهق : غذا بعد از اینکه به اندام می رسد باید از هر حیث شبیه اندام شود .اگر در این همانند شدن خللی وارد شود برص و بهق بوجود می آید و آن هم به علت نقص در قوه مغیره است .


 

نکته هفتم


معرفی کتاب
مطالبی که در باره قوای نفس گفته شد قسمت کوچکی از مطالب گفته شده درباره قوای نفس از کتب مرجع قدیم بود . تقریباً در تمام کتب طبی از قوای نفس صحبت به میان آورده اند اما در زیر کتبی را که به طور کامل به مبحث قوای نفس پرداخته اند را معرفی می کنم تا عزیزانی که نیاز به اطلاعات بیشتری دارند به آنها مراجعه کنند .
« معرفی کتب برای مطالعه در مورد قوای نفس :
1-کتاب قانون
2-خلاصه الحکمه
3-مفرح القلوب نوشته محمد اکبر بن محمد شاه ارزانى
4- کشف المراد شرح فارسی تجرید الاعتقاد »

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۲۶

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی