تجویز دارو از دیدگاه روایات و طب سنتی(1)
در دوره ای زندگی می کنیم که هرکدام از ما با سیل عظیمی از اطلاعات مواجهیم
یکی از مواردی که همه ما با آن زیاد برخورد داشته ایم شنیدن و یا خواندن مطالبی در مورد خواص گیاهان و مواد معدنی و کاربرد آنها در درمان بیماریها می باشد به طوری که نمی دانیم با اینگونه اطلاعات چگونه رفتار کنیم.
آیا آنها را رد و یا قبول و به آنها عمل کنیم یا نه ؟
در این پست با استفاده از اصول ساده طب سنتی و بعضی از روایات تا حدودی شما را به درک این مسائل و راهکار مواجهه شدن با آنها آشنا خواهیم کرد.
دارو در طب سنتی
در طب سنتی هر آنچه را که ما به عنوان خوراک مصرف می کنیم از چهار حالت خارج نیستند:
1- غذای مطلق
2- غذای دوایی
3-دوای غذایی
4- دوای مطلق
غذای مطلق به موادی می گویند که زمانی که وارد بدن می شوند هیچگونه تغییری در کیفیت بدن ایجاد نمی کنند و به صورت اعتدال باعث رشد و نمو وجایگزین مواد از دست رفته می شوند به عبارتی تأثیر آن فقط به ماده است
اما دوای مطلق هنگامی که وارد بدن می شود قابلیت غذائیت نداشته و جایگزین بدن نمی شود اما کیفیت بدن(سردی و گرمی و تری و خشکی) را تغییر می دهد و به عبارتی تأثیرآن فقط به کیفیت است
وبه همان نسبت غذای دوایی و دوای غذایی .
این تقسیم بندی در کتب طب سنتی به صورت درجات اول، دوم، سوم و چهارم هم آورده شده است که درجه اول معتدل ترین و با کمترین تغییر در مزاج و درجه چهارم بیشترین تأثیر را در بدن دارد .(این از تعریف دارو)
زمان تجویز دارو
در طب سنتی و روایات طبی توصیه شده تا زمانی که سلامتی فرد بر بیماری غلبه دارد ،سراغ پزشک و دارو نرود
همانطور که می دانید اگر بخواهیم عوامل بیماری را به وسیله داروهای سمی(داروهای قوی) از بدن دفع کنیم، خود داروی سمی نیروی غریزه را کاهش می دهد و غریزه را خستگی می بخشد.
و اگر دفع آن ها با داروی غیرسمی(داروهای ملایم) ممکن باشد؛ باز بار سنگینی بر طبیعت است، همچنان که بقراط فرموده است: "دارو صفا می دهد و جفا می بخشد". گذشته از آن، دارو در عین حال که مواد زائد را می راند، خلط پسندیده و رطوبت های غریزی و روانی را که گوهر زندگی است از آسیب خود مصون نمی دارد و مقداری از آن ها را نیز بیرون می راند و بر اثر آن، نیروی اندام های اصلی و اندام های خدمتگزار کاهش می یابد.
امام على علیه السلام مىفرماید:
با درد خویش تا آن هنگام که با تو مدارا مىکند، مدارا کن
و از امام کاظم علیه السلام روایت شده است:
تا زمانى که بیمارى به جد با شما درگیر نشده است، درگیر معالجه طبیبان نشوید، که درمان، به مانند ساختمان است که مقدار کمى از آن، شخص را به مقدار فراوانش مىکشاند
طبق دلالت التزام این احادیث، بر فرض، اگر بیمارى این رهنمودها را نادیده گرفت و به پزشک مراجعه کرد، پزشکِ متعّهد و با تقوا، کسى است که پس از معاینه، اگر تشخیص داد بیمارى او جزئى است و نیازى به دارو ندارد، اقدام به نوشتن نسخه و تجویز دارو نمىکند، و اگر تشخیص داد که مصرف دارو ضرورت دارد، بیش از اندازه لازم، دارو تجویز نمىنماید
روایات فراوانی وجود دارد که افراد را از اقدام زود هنگام در خوردن دارو و معالجه منع می کند که در زیر آورده می شود .
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: تا هنگامى که بدنت درد را تحمّل مىکند، از دارو بپرهیز و آنگاه که درد را تحمّل نکرد، پس از دارو استفاده کن.
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس سلامت تنش بر بیمارىاش چیرگى دارد، مداوا نکند.
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس مىتواند با بیمارى خود، سر کند، از درمان بپرهیزد؛ زیرا بسا دارویى که خود، بیمارى بر جاى مىنهد.
امام على علیه السلام : در حکمتهاى منسوب به ایشان : نوشیدن دارو براى بدن، به صابون براى جامه مىمانَد؛ آن را تمیز مىکند، امّا کهنهاش هم مىکند
امام على علیه السلام: مسلمان به دارو توسّل نمىجوید، مگر آن هنگام که بیمارىاش بر تندرستىاش چیرگى یابد.
امام صادق علیه السلام: سه چیز، ناخوشایندى در پى مىآورد:
..... و نوشیدن دارو بدون بیمارى، هر چند شخص از آن دارو، جان به در بَرَد.
امام صادق علیه السلام: هر کس تندرستىاش بر بیمارىاش چیرگى داشته باشد و دارو بنوشد، به زیان خویش، اقدام کرده است.
پ.ن :تاریخ انتشار قسمت بعدی که به راهکارها می پردازد ..... 16/5/1395
منابع : دانشنامه احادیث طبی
قانون