درس هفتم
وقتى چنین حالت اعنى خروج از عادت که در درس پیش
گفته ایم برایم پیش آمد , مدتى در وضعى عجیب بودم که نمى توانم آن را به
بیان قلم در آوردم و بقول شیخ شبسترى در گلشن راز :
که وصف آن به گفت و گو محال است که
صاحب حال داند کان چه حال است
در آن حال به نوشتن جزوه اى به نام[ ( من کیستم]( خویشتن
را تسکین مى دادم , اکنون پاره اى از آن جزوه را به حضور شما بازگو مى کنم : من
کیستم من کجا بودم من کجا هستم من به کجا مى روم آیا کسى هست بگوید من کیستم
؟ !
آیا همیشه در اینجا بودم , که نبودم , آیا همیشه در اینجا هستم
, که نیستم , آیا به اختیار خودم آمدم , که نیامدم , آیا به اختیار خودم هستم , که
نیستم , آیا به اختیار خودم مى روم , که نمى روم , از کجا آمدم و به کجا مى روم ,
کیست این گره را بگشاید ؟ !