MY FAITH

به وبلاگ من خوش آمدید

طبقه بندی موضوعی

ارکان(2)

سه شنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۱۸ ب.ظ

همانطور که می دانید عناصر اربعه (آتش،هوا،آب،خاک) اجسام بسیط غیر قابل تجزیه ای هستند که  به ترتیب گرم وخشک،گرم وتر،سردوتر و سردوخشک می باشند بنا براین قبل ازاینکه به خصوصیات ارکان یا عناصر اربعه بپردازیم باید بدانیم که گرمی وسردی وتری و خشکی چیستند و چه ویژگی هایی دارند.

 طبری در کتاب مینوی خرد می گوید که : طبایع مفرد که بسیط هم نامیده میشود بر چهار گونه اند که دو گونه آن طبایع اثرگذارند و گرمایش وسرمایش نام دارند و دو گونه دیگر اثرپذیرند که رطوبت و یبوست خوانده می شوند.

در کتاب عیار دانش می خوانیم که:
حرارت خود ظاهر است و خاصیت آن، این است که در جسم سبب میلى می شود که جسم حرکت به سمت بالا داشته باشد و باعث
جمع میان مثلان و جدایى میان مختلفان می شود. چه اگر مرکّبى از جسمى لطیف و جسمى کثیف را گرم کنند، لطیف زودتر گرم شود و کثیف دیرتر و آن لطیف لامحاله به جهت آن گرمى اقتضاى جدایى از آن کثیف کند و به دیگر اجسام لطیف که مجاور او باشند پیوندد و کثیف به جهت آنکه گرمى در آن تأثیر نکرده بود، چنانکه در لطیف اجزاى او میل بسوى ثقل کند و با یکدیگر متصل گرداند.

امّا برودت، وجود او نیز مانند وجود حرارت ، ظاهر است و خاصیت او مخالف خاصیت حرارت است.

و امّا رطوبت، کیفیتى بود که به سبب او جسم به آسانى قبول شکل و ترک شکل کند.

امّا یبوست، کیفیتى باشد که جسم به سبب آن به دشوارى قبول شکل کند.

و از این کیفیات چهارگانه حرارت و برودت را کیفیت فاعلى خوانند و رطوبت و یبوست را کیفیت انفعالى دانند و معنى کیفیت فاعلى آن بود که جسم بواسطه آن فعل کند و معنى کیفیت انفعالى آن است که جسم بواسطه آن اثر پذیرد ( منفعل گردد) از غیر.

همچنین در کتاب کشف المراد شرح فارسی تجرید الاعتقاد آمده است که:
حرارت اجسامى را که داراى طبیعت مختلفند از یکدیگر جدا میکند و آنها که مانند یکدیگرند با یکدیگر مجتمع میسازد و برودت بر عکس آن است و علتش آن است که حرارت اجسام را سبک میکند و چون جسم مرکب سبک شود آنکه لطیف‌تر است سبکتر میشود و از میان اجزاء دیگر بیرون مى‌آید و بامثال خود پیوسته میشود.

یبوست و رطوبت از صفات انفعالى است. معنى یبوست آن است که اجزاى جسم سخت از یکدیگر جدا شوند و رطوبت آنکه آسان جدا شوند و مقصود رطوبت «آب» نیست ، مثلا سنگ خشک است و جیوه تر چون سنگ را بسختى میتوان شکست اما جیوه خود پراکنده میشود و جیوه آب ندارد .

رطوبت در زبان مردم اندک آبى است که بر ظاهر جسم باشد چنانکه فرو رفتن آب در باطن جسم را خیسیدن گویند اما مراد حکما از رطوبت آن است که جسمى باشد که شکل تازه آسان پذیرد مانند هوا هر چند آب نداشته باشد.
و یبوست بر خلاف آن جامد می باشد و شکل نپذیرد مگر بسختى.

در پایان افعال کیفیات چهارگانه ازکتاب مخزن الادویه ذکر می کنم:
فعل گرمی تسخین ، تفریق، تحلیل، اذابه، تبخیر و افناء است.
فعل سردی تبرید ،جمع،تجمید و اخماد گرمی است.
فعل رطوبت ترطیب، تلیین، تلمیس، ترقیق و سیلان است.
فعل یبوست تکثیف، تخشین، تصلیب، حفظ و امساک اجزاء است.


منابع: مینوی خرد
عیار دانش
کشف المراد شرح فارسی تجرید الاعتقاد
مخزن الادویه
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۱/۱۲
م.ر.زارعی

ارکان

طب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی