MY FAITH

به وبلاگ من خوش آمدید

طبقه بندی موضوعی

مقدمه

سماق یکی از معدود داروهای با طبع سرد می باشد که امروزه به راحتی در دسترس همگان قرار دارد. مطالب گفته شده در زیر ترجمه واره ای از مبحث سماق کتاب «الشامل» ابن نفیس می باشد .

علت انتخاب این کتاب این است که ابن نفیس در کتاب کاملا مستدل عمل می کند و برای تمام خواص و افعال و ویژگی های ادویه دلیل و برهان می آورد به عنوان مثال وقتی می گوید سماق سرد است بلافاصله دلایل سردی آن را می گوید و اگر سماق گرم نیست دلایل آن را نیز می گوید و یا اگر برای سماق خواص درمانی قائل می شود علت و برهان آن را ذکر می کند که به چه علت می تواند این خاصیت را داشته باشد.

هدف آخر و اصلی این مطلب آشنایی با چگونگی برخورد با گیاهان دارویی در زمانه ای می باشد که هر کدام از ما با اطلاعات زیادی در حوزه گیاهان دارویی و طب سنتی و مطالب مرتبط در تماس هستیم.

فصل اول
در ماهیت سماق

این دارو میوه درختی است که بیشتر در صخره ها و کوهها می روید، طول آن زیاد رشد نمیکند و  به رنگ سرخ تیره می باشد و رنگ ساقه آن مایل به تیرگی هست میوه آن شبیه عدس و کل آن به شکل گردنبندهای جمع شده می باشد و تعداد میوه های آن به اندازه میوه های شاهدانه است. در طب بیشتر از میوه آن استفاده می شود واز برگ آن به صورت پخته یا عصاره حاصل از فشرده شدن آن استفاده می شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۶ ، ۱۲:۴۶
م.ر.زارعی

ترجمه صحیفه پنجم از 29 صحیفه ادریس پیامبر (ع) تقدیم شما .

الصحیفة الخامسة صحیفة العظمة
صحیفه پنجم صحیفه عظمت

 

یَا أَخْنُوخُ أَ عَجِبْتَ لِمَنْ رَأَیْتَ مِنَ الْمَلَائِکَةِ
ای اخنوخ آیا تعجب می کنی از کسی که ملائکه را می بیند؟

 

وَ اسْتَبْدَعْتَ الصُّوَرَ وَ اسْتَهَلْتَ الْخَلْقَ وَ اسْتَکْثَرْتَ الْعَدَدَ
و صورتها و اشکال را می آفریند و آفریدن خلق را آغاز و تعداد آنها را زیاد کرد

 

وَ مَا رَأَیْتَ مِنْهُمْ کَالْقَطْرَةِ الْوَاحِدَةِ مِنْ مَاءِ الْبِحَارِ وَ الْوَرَقَةِ الْوَاحِدَةِ مِنْ وَرَقِ الْأَشْجَارِ
و آیا نمی بینی که آنها(خلق) مانند قطره ای از آب دریاها وبرگی از برگهای درختان هستند؟

 

أَ تَتَعَجَّبُ مِمَّا رَأَیْتَ مِنْ عَظَمَةِ اللَّهِ
آیا تعجب می کنی از آنچه که از عظمت خدا می بینی؟

 

فَلَمَا غَابَ عَنْکَ أَکْبَرُ وَ تَسْتَبْدِعُ صَنْعَةَ اللَّهِ
چگونه است که بعضی فراموش می کنند کسی را که بزرگتر است و این صنعت خدایی را آفریده است

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۵ ، ۱۱:۰۱
م.ر.زارعی

غلبه بیماری

در صورتی که بیماری بر فرد غلبه پیدا کرد ،باز هم پزشک و بیمار مجاز نیستند که بدون محدودیت اقدام به معالجه و تجویز دارو کنند ، در زیر به طور خلاصه مراحل درمان را از نظر طب سنتی و روایات آورده می شود این مراحل از روشهای ملایم،کم خطر،معتدل وکم تهاجم شروع شده و به تدریج به شدت آن افزوده می شود .(سعی شده از اطاله مطلب خودداری و فقط به اصول توجه شود)

قدم اول : پرهیز

پرهیز از عادات ،افعال و یا غذاهایی که باعث بوجود آمدن بیماری شده اند ، قدم اول مبارزه با بیماری است همانطور که در این مورد پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: "الْمَعِدَهُ بَیْتُ کُلِّ دَاءٍ وَ الْحِمْیَهُ رَاْسُ کُلِّ دَوَاء": معده خانه همه بیماری‌ها و پرهیز، سرسلسله همه داروها است

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۵ ، ۲۱:۱۷
م.ر.زارعی

در دوره ای زندگی می کنیم که هرکدام از ما با سیل عظیمی از اطلاعات مواجهیم
یکی از مواردی که همه ما با آن زیاد برخورد داشته ایم شنیدن و یا خواندن مطالبی در مورد خواص گیاهان و مواد معدنی و کاربرد آنها در درمان بیماریها می باشد به طوری که نمی دانیم با اینگونه اطلاعات چگونه رفتار کنیم.

آیا آنها را رد و یا قبول و به آنها عمل کنیم یا نه ؟

در این پست با استفاده از اصول ساده طب سنتی و بعضی از روایات تا حدودی شما را به درک این مسائل و راهکار مواجهه شدن با آنها آشنا خواهیم کرد.
 

دارو در طب سنتی

در طب سنتی هر آنچه را که ما به عنوان خوراک مصرف می کنیم از چهار حالت خارج نیستند:
1- غذای مطلق
2- غذای دوایی
3-دوای غذایی
4- دوای مطلق

غذای مطلق به موادی می گویند که زمانی که وارد بدن می شوند هیچگونه تغییری در کیفیت بدن ایجاد نمی کنند و به صورت اعتدال باعث رشد و نمو وجایگزین مواد از دست رفته می شوند به عبارتی تأثیر آن فقط به ماده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۳۶
م.ر.زارعی

ترجمه صحیفه چهارم از 29 صحیفه ادریس پیامبر (ع) تقدیم شما .

 

الصحیفة الرابعة صحیفة المعرفة

صحیفه چهارم،صحیفه معرفت

 

مَنْ عَرَفَ الْخَلْقَ عَرَفَ الْخَالِقَ
کسی که خلق را شناخت ، خالق را نیز شناخت


وَ مَنْ عَرَفَ الرِّزْقَ عَرَفَ الرَّازِقَ
و هر کس که رزق را شناخت ، رازق را نیز شناخت


وَ مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ عَرَفَ رَبَّهُ
و هر که خود را شناخت پروردگار خویش را شناخته است


وَ مَنْ خَلُصَ إِیمَانُهُ أَمِنَ دِینُهُ
و کسی که ایمانش را خالص گرداند ، دین او نیز سالم و مطمئن می ماند


کَیْفَ تَخْفَى مَعْرِفَةُ اللَّهِ وَ الدَّلاَئِلُ وَاضِحَةٌ
چگونه می شود دلایل واضح باشند و معرفت خداوند مخفی باشد؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۳۴
م.ر.زارعی

ترجمه صحیفه سوم  از 29 صحیفه ادریس پیامبر (ع) را به تمام مادران عزیز تقدیم می کنم
پیشاپیش از ضعیف بودن متن ترجمه عذر خواهی می کنم

 

 

الصحیفة الثالثة صحیفة الرزق

صحیفه سوم،صحیفه رزق

           

یَا أَیُّهَا الْإِنْسَانُ انْظُرْ وَ تَدَبَّرْ وَ اعْقِلْ وَ تَفَکَّرْ هَلْ لَکَ رَازِقٌ سِوَایَ یَرْزُقْکَ أَوْ مُنْعِمٌ غَیْرِی یُنْعِمْ عَلَیْکَ

ای انسان نگاه و تدبر کن و تعقل و تفکر کن که آیا برای تو رازقی به جز من وجود دارد که تو را روزی دهد یا نعمت دهنده ای به جز من که تو را نعمت دهد ؟

 

أَ لَمْ أُخْرِجْکَ مِنْ مَکَانِکَ فِی الرَّحِمِ إِلَى أَنْوَاعٍ مِنَ النِّعَمِ

آیا تو را خارج نکردیم از مکان تنگ رحم به سوی نعمتهای متنوع و گسترده ؟

 

أَخْرَجْتُکَ مِنَ الضِّیقِ إِلَى السَّعَةِ وَ مِنَ التَّعَبِ إِلَى الدَّعَةِ وَ مِنَ الظُّلْمَةِ إِلَى النُّورِ

آیا تو را از فشار (و تنگدستی) به سوی آسایش (و رفاه) و از رنج و محنت به سوی آرامش (و راحتی) و از ظلمت به سوی نور و روشنایی خارج نکردیم ؟

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۱۵
م.ر.زارعی

مدتی پیش در کتاب چند رساله سیاسی (آیت الله بلادی بوشهری) به نوشته ای جالب برخوردم که به نظرم صفر تا صد مدیریت را دربرمی گیرد که از بالاترین سطح مانند حکومت داری تا مدیریت گروه های کوچک چند نفره کاربرد دارد.

در آن کتاب چنین آمده است:

«لا دولة الا بالرجال، ولا رجال الا بالمال، ولا مال الا بالتجارة ، ولا تجارة الا بالعمارة ، ولا عمارة الا بالعدل»
 

این نوشته به قدری واضح است که از ترجمه آن خودداری میکنم .اما گفتار اصلی را از کتاب مروج الذهب مسعودی را به نقل از یکی از موبدان زرتشتی (با ترجمه) در اینجا می آورم.

 

«قال الموبذان : أیها الملک السعید جده ، ان الملک لا یتم عزه إلا بالشریعة والقیام لله تعالى بطاعته ، والتصرف تحت أمره ونهیه ، ولا قوام للشریعة إلا بالملک ، ولا عز للملک إلا بالرجال ، ولا قوام للرجال الا بالمال ، ولا سبیل الى المال الا بالعمارة ، ولا سبیل للعمارة الا بالعدل»

 

موبدان گفت : پادشاها ، کشور ارجمندی نیابد جز به دین و فرمانبری از خدا و عمل کردن به اوامر و نواهی شریعت او و دین استوار نشود جز به پادشاهی و پادشاهی ارجمندی نیابد جز به مردان و مردان نیرو نگیرند جز به مال و به مال نتوان راه یافت جز به آبادانی و به آبادانی نتوان رسید جز به عدل و داد .

  

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۴ ، ۱۲:۱۷
م.ر.زارعی

ینبوع الحیوة دومین برنامه ای است که توسط اینجانب طراحی و ساخته شده است .ینبوع الحیوة یکى از رسایل ادریس پیامبر (ع) می باشد که توسط بابا افضل کاشانی به فارسی ترجمه شده است .

آشنایی بنده با این رساله اولین بار با خواندن کتاب دروس معرفت نفس علامه حسن زاده آملی صورت گرفت . و بعد از آن تصمیم به ساخت نرم افزار آن گرفتم تا همگان براحتی بتوانند از آن استفاده و از خواندن آن لذت ببرند .

edris-nabi

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۴ ، ۲۰:۲۲
م.ر.زارعی

در ادامه ترجمه صحف ادریس پیامبر(ع) از بحار الانوار صحیفه دوم ،تقدیم شما دوستان می شود .

لصحیفة الثانیة صحیفة الخلق

صحیفه دوم،صحیفه آفرینش

 

فَازَ یَا أَخْنُوخُ مَنْ عَرَفَنِی وَ هَلَکَ مَنْ أَنْکَرَنِی

ای اخنوخ کسی که من را شناخت ، رستگار شد وکسی که من را انکار کرد، هلاک شد

 

عَجَباً لِمَنْ ضَلَّ عَنِّی

عجبا از کسی که از من گمراه شد

 

وَ لَیْسَ یَخْلُو فِی شَیْءٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ مِنِّی کَیْفَ یَخْلُو وَ أَنَا أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ کُلِّ قَرِیبٍ

و هیچ چیز در تمام اوقات از من خالی و برکنار نیست وچگونه خالی باشد در حالی که من از همه به او نزدیکترم

 

وَ أَدْنَى إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ

و من حتی از شاهرگ به او نزدیکترم

 

أَلَسْتَ أَیُّهَا الْإِنْسَانُ الْعَظِیمُ عِنْدَ نَفْسِهِ فِی بُنْیَانِهِ الْقَوِیُّ

آیا انسان می پندارد که بزرگ و بنیان او قوی است

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۴ ، ۱۱:۴۷
م.ر.زارعی

در اواخر جلد 92 بحارالانوار از ادریس نبی 29 صحیفه آورده شده است که ابن متویه آنرا از زبان سریانی به زبان عربی ترجمه کرده است وعلامه مجلسی نیز در بحار آورده است .
به دلیل نبودن ترجمه فارسی آن در منابع ،تصمیم به ترجمه آن گرفتم .که در زیر ترجمه صحیفه اول تقدیم شما دوستان می شود .

 

الصحیفة الأولى و هی صحیفة الحمد

صحیفه اول،صحیفه حمد

 

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی ابْتَدَأَ خَلْقَهُ بِنِعْمَتِهِ

ستایش خدایی را که با لطف و فضل خود آفرینش را آغاز کرد

 

وَ أَسْبَغَ عَلَیْهِمْ ظِلاَلَ رَحْمَتِهِ ثُمَّ فَرَضَ عَلَیْهِمْ شُکْرَ مَا أَدَّى إِلَیْهِمْ

و سایه رحمت خود را بر آنها ارزانی داشته و سپس به خاطر این لطف ، شکرخود را بر آنها واجب کرد

 

وَ وَفَّقَهُمْ بِمَنِّهِ لِأَدَاءِ مَا فَرَضَ عَلَیْهِمْ

وبه منت خود آنها را در ادای تکلیف موفق گرداند

 

وَ نَهَجَ لَهُمْ مِنْ سَبِیلِ هِدَایَتِهِ مَا یَسْتَوْجِبُونَ بِهِ وَاسِعَ مَغْفِرَتِهِ

و آنها را به راه هدایت خویش راهنمایی کرد تا مستحق عفو و بخشش عظیم گردند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۴ ، ۱۱:۲۲
م.ر.زارعی

ای نفس،
       جرم ماه روشنست و فروزنده تا فروغ آفتاب بوی می‌رسد و چون زمین حجاب گردد میان ماه و خورشید ، تارک شود؛ همچنین نفس تا عقل بر وی همی تابد روشن بود، و چون تن و توابع و تولدات وی حجاب شوند میان نفس و عقل تیره گردد و پوشیده؛ و همچنانکه تا در میان آفتاب و ماه زمین بود ماه از تیرگی کسوف خالی نباشد، نفس نیز تا با طبیعت بود از رنج و تیرگی خالی نباشد. پس پیدا شد که راحت نفس در جدائی یافتنست از طبیعت، واللّهُ عندهُ الغیبُ و علمهُ.


منبع : یَـنْبوعُ الحَیـاة

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۱۸
م.ر.زارعی

در سه قسمت قوای نفس را به طور کلی مورد بحث قرار دادیم ودر این پست به نکاتی عملی می پردازیم که از بحثهای قوای نفس می توان نتیجه گیری کرد . امیدوارم مورد استفاده دوستان قرار گیرد .

نکته اول


قوای نفس را در علوم جدید مانند پزشکی،روانشناسی،آناتومی وغیره نیز می توان به آن پرداخت اما چرا باید قوای نفس را به صورتی که در طبیعیات قدیم آمده مطالعه کرد:
« مردم امروز در این علوم وقت بسیار صرف میکند اما از دو غرض مهم که باید ما بدان متوجه باشیم خالى است یکى آنکه مردم امروز چنان نمى‌آموزند که این قوى آلت نفس مجرد است از عالم امر تا خواننده عارف مقام خود گردد و نفس را بشناسد و در صدد تهذیب آن برآید و بالجمله بیاد آخرت افتد. دیگر آنکه متوجه حکمت و عنایت پروردگار و مصالحى که در آن بکار رفته نمیشوند تا خالق آن را بشناسند و آن را نسبت بطبیعت ندهند. و نظر علماى کلام از این بحث بچیزى است که در روش آموزش زمان ما بکار نمیبرند بر خلاف کتب کلام و حکمت قدیم و بالجمله باید طبیعیات را نیز بروش قدیم خواند.»
(کشف المراد شرح فارسی تجرید الاعتقاد)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۳۵
م.ر.زارعی

امام علی (ع) در سفارشى به فرزند خود امام مجتبى علیه السلام فرمودند:
فرزندم! آیا چهار نکته به تونیاموزم که با رعایت آنها از طبابت بى نیاز شوى؟ عرض کرد: چرا، اى امیر مؤمنان.
حضرت فرمودند: تا گرسنه نشده اى غذا نخور و تا اشتها دارى از غذا دست بکش و غذا را خوب بجو و قبل از خوابیدن قضاى حاجت کن. اگر این نکات را رعایت کنى، از طبابت بى نیاز مى شوى .


پ.ن 1 : نظر خود را نسبت به گرسنگی اینگونه عوض کنید:
گرسنگی نوعی ورزش است که توان بدن را برای جذب و مصرف قندها که منبع تولید انرژی برای بدن هستند را افزایش می دهد.
گرسنگی این کار را از طریق افزایش توان سلول ها برای جذب قندها و افزایش تولید وترشح هورمونهای مرتبط در جذب قندها (مانند انسولین) انجام می دهد .
به عبارت دیگر گرسنگی، اعمالی را که به متابولیسم قندها و کربوهیدراتها مربوط می شود را فعال نگه می دارد

پ.ن2 : کسانی که در زندگی روزمره خود هیچگاه احساس گرسنگی نمی کنند (واصولاً قدرت تحمل گرسنگی حتی در مقدار بسیارکم را ندارند) به احتمال زیاد روزی به دیابت مبتلا خواهند شد .

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۴ ، ۱۵:۴۳
م.ر.زارعی

در دو قسمت قبلی قوای نفس ،قوای طبیعی وحیوانی موردبحث قرار دادیم و درقسمت پایانی و سوم به قوای نفسانی می پردازیم .

قوای نفسانی

قوای نفسانی  بدن  منشأ و مبدأ و باعث ظهور و صدور حسّ و حرکت و ادراک صور و معانى است.

مبدأ و مصدر ظهور و صدور افعال آن، دماغ است که از اعضاء مرکبّه است. و آلت و خادم آن، اعصاب‌اند که از اعضاء مفرده‌اند .

nafsani

قوای نفسانی به دو قوّت تقسیم می شود: قوای محرّکه(حرکت) و قوای مدرکه(حس) .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۴ ، ۱۸:۲۰
م.ر.زارعی

قوای حیوانی

قوای حیوانی قوایی هستند که وجود آن در اعضا سبب می شود که اعضا آماده قبول حس و حرکت شوند و مرکب او روح حیوانى است و آلت او حرارت غریزى.
بدون آن قوای نفسانی که عامل حس وحرکت هستند ،نمی توانند کار خود را انجام دهند .

قواى حیوانی منشأ و مبدأ و باعث حیات کل بدن است .
کانون و مصدر ظهور و صدور افعال آن، قلب است و آلت و خادم آن، شرائین است. و با کمک همین شرائین به همه اعضای بدن می رسد .

وظیفه قوای حیوانی، حیات بخشى و زنده نگه داشتن کلّ اعضا ، و مهیا داشتن بدن براى قبول قوه و روح نفسانى و طبیعى است . و نهایتا باعث ایجاد حرکت ،انرژی و اعمال حیاتی می شود .

نکته : روح حیوانى شدید الحرارة است به همین دلیل نیاز به انبساط و انقباض قلب و شرائین دارد و این انقباض آن‌ها براى ترویح روح به نسیم بارد خنک، و اخراج بخارهای حارّۀ دخانیه می باشد و لذا، دایم محتاج به ترویح است و ریه، شرائین و قصبۀ ریه، خادم ترویحِ آن‌اند که اگر لحظه اى هواى بارد بدان نرسد، محترق مى‌گردد ، رسیدن نسیم بارد ، از طریق دهان و هم بینى و همه منافذ تمام بدن صورت می گیرد.


منابع: 

   قانون
دروس معرفت نفس

مفرح القلوب

کشف المراد شرح فارسی تجرید الاعتقاد 

لغتنامه دهخدا

ذخیره خوارزمشاهی

پرتونامه

قانونچه

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۴ ، ۱۰:۲۲
م.ر.زارعی

امروزه بیماریهای تیروئید یکی از شایعترین بیماریهای هورمونی می باشد که افراد به آن مبتلا می شوند . این برنامه  مطالب مختلفی درباره تیروئید را دربرمی گیرد که به شما کمک می کند تا نسبت به مسائل ان مسلط شوید.

برنامه ای که توسط اینجانب طراحی و ساخته شده ، برنامه ای نسبتاً کامل درباره غده تیروئید به همراه آزمون تشخیصی ساده می باشد که به تشخیص هفت مورد از بیماریهای شایع تیروئید کمک می کند.

صفحه اول

در برنامه همچنین سعی شده  که کمتراز مطالب پیچیده و تخصصی استفاده شود تا همگان بتوانند از آن استفاده کنند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۰۳
م.ر.زارعی

نفس انسان جوهری واحد است که برای انجام کارهای خود به قوای مختلفی نیاز دارد.
حکما و اطبا برای تسلط بیشتر و درمان بیماریها ؛ این روح یا نفس واحد را با توجه به افعال آن به چند بخش تقسیم بندی کرده اند و مشخص نموده اند که هرقوا دارای چه افعالی هستند و مکان آن در کجا می باشد.

به عبارت دیگر نفس دارای قوایی است که انسان و هم غیر انسان در آن شریکند و هر قوایى منشاء نوعى کردار است و هر کنشى از قوه‌اى سرمى‌زند.

قوای نفس

دلایل وجود قوا

دلیل بر وجود قوا  ظهور فعل است، زیرا که وجود فعل بدون مبدأ محال است.

 و دلیل دیگر آن که بدن با سایر اجسام در جسمیت مشترک است  اما با این حال از بدن آثارى ظاهر مى‌شود که در اجسام دیگر ظاهر نمی شود و این آثار بوجود نمی ایند مگر اینکه پای چیزی به جز جسم در میان باشد ، زیرا که اگر تنها جسمیت بود همه اجسام باید در آن مشترک باشند . در صورتی که چنین نیست.

 به عقیدۀ طبیبان قوائى که سبب کنش‌ها می شوند عبارتند از:

١ - قوای طبیعى  2- قوای حیوانى  3- قوای نفسانى

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۰:۵۲
م.ر.زارعی

ای نفس،
           تلخی صبر حلاوت راحت بر دهد، و حلاوت اضطراب و شتاب بردن  تلخی خستگی بردهد.
ای نفس،
          صبر و ثبات اندوز بر پرستیدن یک خدای، جل جلاله و عظم شانه، تا خوشی زندگی یابی و راحتت بزرگ بود، و ازان بپرهیز که ملول و ضجر باشی، که اگر از حدّ یگانگی بیرون مانی، پس خدایانت بسیار شوند، و هرکه را خدایان بسیار باشند پرستش بسیارش لازم شود، و رنج و خستگیش سخت بود، و اندوهانش فراوان باشند، و نفسش پراگنده گردد و در پراگندگی هلاک شود.

 


منبع : یَـنْبوعُ الحَیـاة

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۴۵
م.ر.زارعی

«مطالبی که در ادامه خواهید خواند از کتاب جامع الحکمتین حکیم ناصر خسرو قبادیانی می باشد . حکیم در این جملات به بهترین شکل ، اهم مطالب فلسفه،منطق ، طبیعیات،الاهیات و غیره رادر کوتاهترین جملات توضیح داده است .»

پس گوییم که شناخت مر چیزها را بحقیقت بشناخت حدود آن چیزها باشد، از بهر آنک چیزها همه بدو نوع است و بیش نیست اعنى یا  بسایط است یا مرکّبات است ، و مرکّبات را بحقیقت آنگاه توان شناختن که آن چیزها که ترکیب مرکّب از آن باشد، شناخته شود، و بسایط را بدان توان شناختن که صفتهاء خاصّ آن شناخته شود یکان‌یکان. و مثال آن از مرکّبات چنان است  که گوییم: اگر کسى گوید حقیقت «گل» چیست؟ گوییم: آب با خاک آمیخته است. اگر گوید: حقیقت «سکنگبین» چیست؟ گوییم: سرکه است با انگبین آمیخته. اگر گوید: حقیقت «تخت» چیست؟ گوییم: چوبست با صورت تخت یکى شده، و همچنین حدّ «حیوان» نفس است بجسد مقرون شده.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۳ ، ۱۶:۳۱
م.ر.زارعی

ای نفس،

                 سپردن راه نجات  از تو بود، و سپردن راه هلاک  هم از تو بدان قدر که شناخته‌ای و دانسته‌ای؛ اگر شناخت و دانش تو تا به محسوسات بود و بس، پس با آن گردی که دانسته‌ای،
و روی تو در آن بود، و بدان باز بسته شوی؛ و اگر شناخت و دانش تو به معقولات رسید، و آن را بر هر چه جز از وی گزیدی، پس بدان روی نهادی، و باز آن گردی، و بدان باز بسته شدی.
ای نفس، اینست سرای محسوسات و سرای معقولات، هر دو پیش تو و هر دو را آزمودی، برگزین هر کدام که خواهی بی‌دفعی و منعی، و برو سوی آنکه سودمندتر ترا؛ اگر درنگ در سرای حس دوست می‌داری، پس مقیم شو و استادگی نمای برآنچه شناختی و آزمودی، و اگر بودن در سرای عقل دوست‌تر داری، پس باید که بهنگام جدائی جستن از سرای حس راه رفتن سوی عقل بدانی، و منازل و مراتب آن را بشناسی یک‌یک پس از دیگر، تا آنگه که بآرام گاه اصل رسی، پس اگر زانست که تو این راه را دریافتی و دانستی پس یاد دار و فراموش مکن، و بر یاد داشتنش یاری جوی از روندگان این راه و آزمایندگان این کار، که ایشان باشند رهبران رهنمایان بدرست و چراغ در تاریکی.


منبع : یَـنْبوعُ الحَیـاة

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۳ ، ۰۹:۰۹
م.ر.زارعی